قاصدی که زندگی را خبر میدهد
تنِ تو آهنگی استو تنِ من کلمه ای که در آن مینشیندتا نغمه ای در وجود آید،سرودی که تداوم را میتپددر نگاهت همه ی مهربانیهاست،قاصدی که زندگی را خبر میدهدو در سکوتت همه ی ص...
اشعار حافظ,اشعار سعدی,اشعار نظامی,اشعار مولوی,شعر غزل,غزلیات
تنِ تو آهنگی استو تنِ من کلمه ای که در آن مینشیندتا نغمه ای در وجود آید،سرودی که تداوم را میتپددر نگاهت همه ی مهربانیهاست،قاصدی که زندگی را خبر میدهدو در سکوتت همه ی ص...
من خویشاوند هر انسانی هستم که خنجری در آستین پنهان نمیکند. نه ابرو درهم میکشد ...نه لبخندش ترفند تجاوز به حق نان و سایه بان دیگران است. نه ایرانی را به غیرایرانی ترجیح م...
سپیده که سر بزنددر این بیشه زار خزان زدهشایددوباره گلی برویدشبیه آنچه در بهار بوییدیپس به نام زندگیهرگز مگوهرگزترجمه: احمد شاملو
میان خورشیدهای همیشهزیبایی تو لنگریستنگاهت،شکست ستمگریستو چشمانتبا من گفتندکه فرداروز دیگریست
دلها از غصه سياسآخه پس خونهی خورشيد كجاست ؟ قفله ؟ وازش میكنيمقهره ؟ نازش میكنيممیكشيم منت شومیخريم همت شو..
قصه نیستم که بگویینغمه نیستم که بخوانیصدا نیستم که بشنوییا چیزی چنان که ببینییا چیزی چنان که بدانی...من دردِ مشترکم مرا فریاد کن.
کاش دلتنگی نیز نام کوچکی می داشتنام کوچکی تا به جانش می خواندی،تا به مهر آوازش می دادی،همچو مرگکه نام کوچک زندگی ست...
برایِ زیستن "دو قلب" لازم استقلبی که دوست بداردقلبی که دوستاش بدارند...احمد شاملو