بازدید سایت خود را میلیونی کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» عاقبت چون سر زلف تو شدم سودایی

عاقبت چون سر زلف تو شدم سودایی

بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟

گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟

نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی

گذری کن: که خیالی شدم از تنهایی

گفته بودی که: بیایم، چو به جان آیی تو

من به جان آمدم، اینک تو چرا می‌نایی؟

کدام سبک هنری بیشترین فروش را دارد؟ مطلب مرتبط کدام سبک هنری بیشترین فروش را دارد؟

بس که سودای سر زلف تو پختم به خیال

عاقبت چون سر زلف تو شدم سودایی

همه عالم به تو می‌بینم و این نیست عجب

به که بینم؟ که تویی چشم مرا بینایی

پیش ازین گر دگری در دل من می‌گنجید

جز تو را نیست کنون در دل من گنجایی

جز تو اندر نظرم هیچ کسی می‌ناید

وین عجب تر که تو خود روی به کس ننمایی

گفتی: «از لب بدهم کام عراقی روزی»

وقت آن است که آن وعده وفا فرمایی

 عراقی


فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب




  چاپ پرچم   |   ساخت وبلاگ  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


مراقبه با فرشته عشق و بهبود روابط [یوتیوب] مراقبه با فرشته عشق و بهبود روابط [یوتیوب] مشاهده