مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» تو ای پری کجایی که رخ نمی‌نمایی - هوشنگ ابتهاج

تو ای پری کجایی که رخ نمی‌نمایی - هوشنگ ابتهاج


شبی که آواز نی تو شنیدم

چو آهوی تشنه پی تو دویدم

دوان دوان تا لب چشمه رسیدم

نشانه ای از نی و نغمه ندیدم

تو ای پری کجایی

سرِ کویِ تو از کون و مکان ما را بس مطلب مرتبط سرِ کویِ تو از کون و مکان ما را بس

که رخ نمی‌نمایی

از آن بهشت پنهان

دری نمی‌گشایی

من همه جا، پی تو گشته‌ام

از مه و مهر، نشان گرفته‌ام

بوی تو را، ز گل شنیده‌ام

دامن گل، از آن گرفته ام

تو ای پری کجایی

که رخ نمی‌نمایی

از آن بهشت پنهان

دری نمی‌گشایی

دل من سرگشته‌ی تو

نفسم آغشته‌ی تو

به باغ رؤیاها چو گلت بویم

در آب و آیینه چو مهت جویم

تو ای پری کجایی

در این شب یلدا ز پی ات پویم

به خواب و بیداری سخنت گویم

تو ای پری کجایی

مه و ستاره درد من می‌دانند

که همچو من پی تو سرگردانند

شبی کنار چشمه پیدا شو

میان اشک من چو گل وا شو

تو ای پری کجایی

که رخ نمی‌نمایی

از آن بهشت پنهان

دری نمی‌گشایی‌

«هوشنگ ابتهاج»‌

‌خوشنویس: محمد فیلی‌

فرم ارسال نظر



  قیمت ایمپلنت دندان   |   ساخت وبلاگ   |   دستگاه آب قلیایی دکتر مومنی   |   روانشناس ایرانی در لندن   |   تولیدی لباس در اراک  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


 در 60 ثانیه وبلاگ خودتو بساز !! در 60 ثانیه وبلاگ خودتو بساز !! مشاهده