مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» روی تو چشم خیره کند آفتاب را

 

روی تو چشم خیره کند آفتاب را

موی تو خون کند جگر مشک ناب را

تا ماه در حجاب خجالت فرو رود

از آفتاب چهره برافکن نقاب را

خوی بر گل عذار تو ماند بدان که ابر

بر برگ گل فشانده ز شبنم گلاب را

کردم سؤال بوسه اشارت به غمزه گفت:

ما بنده‌ایم غمزهٔ حاضر جواب را

تا دامنت غبار نگیرد ز گرد راه

بر خاک راه می‌زنم از دیده آب را

خواهم که با خیال تو شبها به سر برم

خود می‌برد خیال تو از دیده خواب را

نرگس به دور چشم تو اندر خمار ماند

در سر ز جام لعل تو دارد شراب را

بلبل به نغمه‌های دلاویز بر چمن

گوید دعای خسرو مالک رقاب را

ابن حسام و درگه دولت مآب شاه

یارب خلل مباد ز چرخ آن مآب را

فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب


  دستگاه آب قلیایی دکتر مومنی   |   روانشناس ایرانی در لندن   |   ساخت وبلاگ  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! مشاهده