بازدید سایت خود را میلیونی کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» مولوی | تو سبب سازی و دانایی آن سلطان بین

مولوی | تو سبب سازی و دانایی آن سلطان بین

تو سبب سازی و دانایی آن سلطان بین

آنچ ممکن نبود در کف او امکان بین

آهن اندر کف او نرمتر از مومی بین

ای فروغِ ماهِ حُسن، از روی رخشان شما مطلب مرتبط ای فروغِ ماهِ حُسن، از روی رخشان شما

پیش نور رخ او اختر را پنهان بین

نم اندیشه بیا قلزم اندیشه نگر

صورت چرخ بدیدی هله اکنون جان بین

جان بنفروختی ای خر به چنین مشتریی

رو به بازار غمش جان چو علف ارزان بین

هر کی بفسرد بر او سخت نماید حرکت

اندکی گرم شو و جنبش را آسان بین

خشک کردی تو دماغ از طلب بحث و دلیل

بفشان خویش ز فکر و لمع برهان بین

هست میزان معینت و بدان میسنجی

هله میزان بگذار و زر بیمیزان بین

نفسی موضع تنگ و نفسی جای فراخ

می جان نوش و از آن پس همه را میدان بین

سحر کرده ست تو را دیو همی خوان قل اعوذ

چونک سرسبز شدی جمله گل و ریحان بین

چون تو سرسبز شدی سبز شود جمله جهان

اتحادی عجبی در عرض و ابدان بین

چون دمی چرخ زنی و سر تو برگردد

چرخ را بنگر و همچون سر خود گردان بین

ز آنک تو جزو جهانی مثل کل باشی

چونک نو شد صفتت آن صفت از ارکان بین

همه ارکان چو لباس آمد و صنعش چو بدن

چند مغرور لباسی بدن انسان بین

روی ایمان تو در آیینه اعمال ببین

پرده بردار و درآ شعشعه ایمان بین

گر تو عاشق شده ای حسن بجو احسان نی

ور تو عباس زمانی بنشین احسان بین

لابه کردم شه خود را پس از این او گوید

چونک دریاش بجوشد در بیپایان بین

مولوی-دیوان شمس -غزل شماره 2002


وقتی میگوید؛ تو سبب سازی و دانایی آن سلطان بین؛ یعنی باید در این لحظه تسلیم باشی، تسلیم مرکز ما را عوض میکند .

تسلیم؛ یعنی پذیرش اتفاق این لحظه قبل از قضاوت و رفتن به ذهن، بدون قید و شرط که بلافاصله ما را از جنس عدم میکند و این عدم میشود عینک ما .

پس شرط اینکه ما دانایی سلطان و سبب سازی او را ببینیم، این است که مرکز ما عدم باشد. مرکز ما عدم نمیشود، مگر ما تسلیم باشیم. تسلیم برای من ذهنی بسیار مشکل است، اصلاً درک مفهومش هم مشکل است .

پس از اینکه ما به این جهان می آییم، با چیزها هم هویت میشویم. بلافاصله مرکزمان عوض میشود، هوشیاری مان عوض میشود. مرکزمان همان چیزی می شود که با آن همانیده میشویم، یا هم هویت میشویم و هوشیاری مان از هوشیاری خداییت یا حضور، تبدیل به هوشیاری جسمی میشود.

هوشیاری جسمی از عقل چیزها استفاده میکند، آن چیزی که ذهن نشان میدهد. این عقل درستی نیست، مخصوصاً در پیدا کردن راه به طرف یکتایی، بسیار بسیار بد عمل میکند، سبب تأخیر میشود و یا اصلاً نمیگذارد که ما دوباره به فضای یکتایی برگردیم .

پرویز شهبازی


فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب


  دستگاه آب قلیایی دکتر مومنی   |   ساخت وبلاگ   |   روانشناس ایرانی در لندن  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! مشاهده