
من به تصدیق نظر محو تماشای توام
من خراب نگه نرگس شهلای توامبی خود از بادهٔ جام و می مینای توامتو به تحریک فلک فتنهٔ دوران منیمن به تصدیق نظر محو تماشای تواممیتوان یافتن از بی سر و سامانی منکه سراسی...


اشعار حافظ,اشعار سعدی,اشعار نظامی,اشعار مولوی,شعر غزل,غزلیات
من خراب نگه نرگس شهلای توامبی خود از بادهٔ جام و می مینای توامتو به تحریک فلک فتنهٔ دوران منیمن به تصدیق نظر محو تماشای تواممیتوان یافتن از بی سر و سامانی منکه سراسی...
ای ظلمت شب مانع خورشید مشوای ابر حجاب روز امید مشوای مدت یک ساعتهی لذت جسماصل الم حاصل جاوید مشوای عارف گوینده نوائی برگویا قول درست یا خطائی برگودرهای گلستان و چمن...
بگذشت مه روزه عید آمد و عید آمدبگذشت شب هجران معشوق پدید آمدآن صبح چو صادق شد عذرای تو وامق شدمعشوق تو عاشق شد شیخ تو مرید آمدشد جنگ و نظر آمد شد زهر و شکر آمدشد سنگ و گ...
بوی بهارنسیم خاک کوی تو ، بوی بهار می دهدشکوفه زار روی تو ، بوی بهار می دهدچو دسته های سنبله ، کنار هم فتاده ایبه روی شانه ، موی تو ، بوی بهار می دهدچو برگ یاس نو رسی ، ک...
دف می زنممن عاشق روی توام، کاین گونه بر دف میزنم می سوزم و برهر تسلای جگر دف میزنم در بند گیسوی توام، زنجیری موی توام چون بر نمی آید دگر کاری زمن، دف میزنمامشب منم مهما...
کعبۀ جانها تویی، گِردِ تو آرَم طَوافجغد نِیَم، بر خراب هیچ ندارم طوافپیشه ندارم جُزین، کار ندارم جُزینچون فلکم، روز و شب پیشه و کارم طوافبهتر ازین یار کیست؟ خوشت...
آمد رمضان و عید با ماستقفل آمد و آن کلید با ماستبربست دهان و دیده بگشادوان نور که دیده دید با ماستآمد رمضان به خدمت دلوان کش که دل آفرید با ماستدر روزه اگر پدید شد رنجگ...
دل را ز من بپوشی، یعنی که من ندانمخط را کُنی مسلسل، یعنی که من نخوانمبر تختۀ خیالت آن را نه من نِبِشتم؟چون سرِّ دل ندانم کاندر میانِ جانم؟از آفتاب بیشَم، ذرّاتِ روح پ...
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری دانی که رسیدن هنر گام زمان است تو رهرو دیرینه ی سر منزل عشقیبنگر ک...
نک نوبهار آمد کز او سرسبز گردد عالمیچون یار من شیرین دمی چون لعل او حلواگریهر دم به من گوید رخش داری چو من زیبارخیهر دم بدو گوید دلم داری چو بنده چاکریآمد بهار ای دوست...
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاکشاخههای شسته، باران خورده، پاکآسمان آبی و ابر سپیدبرگهای سبز بیدعطـر نرگس، رقص بادنغمه ی شوق پرستوهای شادخلوت گرم کبوترهای مستنرم نر...
فقط نفسMy place is the no placemy image is without faceof body no the sowi am of the devine homeچه تدبیر ای مسلمانان که من خود را نمیدانمنه ترسا نه یهودم من نه گبر و نه مسلمانمنه شرقیم نه غربیم نه علویم نه ...
شعر زیبای مبعث رسول اکرم (ص)ای منتهی رحمت والا محمدای جلوه ی لطف خدا بر ما محمدماذره و خورشید بی همتا محمدمابنده هستیم و فقط آقا، محمدذکرتو شد آرامش دلها محمدجام ولای ...
به جانب طور رو یابی تو آتشچو موسی آتشی پیدا در آنشز فرعونی جماعت چون که دوریبه آن وادی رسی وادی که طوریشنو جانا کنی فهمی کلامیکلامی را که منطق گفتمانیخلیل آسا به دور ا...
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادستدل سودازده از غصه دو نیم افتادستچشم جادوی تو خود عین سواد سحر استلیکن این هست که این نسخه سقیم افتادستدر خم زلف تو آن خال سیه دانی چیست...
مانده تا برفِ زمین آب شودمانده تا بسته شود این همه نیلوفرِ وارونه ی چترناتمام است درختزیرِ برف استتمنای شنا کردنِ کاغذ در بادو فروغِ ترِ چشمِ حشرات و طلوعِ سرِ غوکاز ...
امیدوار باشجرأت می خواهد هر روز مقابل روزگار بایستی، ابرهای ناامیدی اش را کنار بزنی و دنبال خورشید امید بگردی.جرأت می خواهد در مسیرهای نرفته به سمت مقصدهای نامعلوم گ...
ما صحبتِ همدگر گُزینیمبر دامنِ همدگر نِشینیمیاران، همه پیشتر نِشینیدتا چهرۀ همدگر ببینیمما را ز درون موافقتهاستتا ظَن نَبَری که ما همینیماین دَم که نشَستهایم ...
از بادهٔ لعل ناب شد گوهر ماآمد به فغان ز دست ما ساغر مااز بسکه همی خوریم می بر سر میما در سر می شدیم و می در سر مااز حال ندیده تیره ایامان رااز دور ندیده دوزخ آشامان راد...
آشفته حالیاین همه آشفته حالی، این همه نازک خیالیای بدوش افکنده گیسو، از تو دارم ، از تو دارماین غرور عشق و مستی، خنده برغوغای هستیای سیه چشم سیه مو، ...
از تو میپرسم، ای اهوراچیست سرمایه رستگاری؟میرسد پاسخ از آسمانهادین خود را به مادر ادا كن!ای گرانمایه مادرجان فدای صفای شما بادبا شما از سَر و زَر چه گویمهستی من ...
شعر زیبای فریدون مشیری در وصف روز مادر لذت یک لحظه "مادر" داشتن !تاج از فرق فلک برداشتنجاودان آن تاج بر سرداشتندر بهشت آرزو ره یافتنهر نفس شهدی به ساغر داشتنروز در انو...
شعر روز مادر از مولویاشتیاقی که به دیدار تو دارد دل مندل من داند و من دانم و دل داند و منخاک من گل شود و گل شکفد از گل منتا ابد مهر تو بیرون نرود از دل منمولویروز مادر مب...
شعر در وصف مادر ننگرم در تو در آن دل بنگرمتحفه او را آر ای جان بر درمبا تو او چونست هستم من چنانزیر پای مادران باشد جنانمولوی